شایانشایان، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

شایان مرد آهنی

داستان کوتاه

شایان عزیزم از این عکس و داستان کوتاه خوشم اومد تو وبلاگت گذاشتم  که هم خودم و هم هر کی که دوست داره ببینه  و بخونه. داستان کوتاه در مورد خانواده با مردی که در حال عبور بود برخورد کردم اووه ! معذرت میخوام … من هم معذرت میخوام. دقت نکردم … ما خیلی مؤدب بودیم، من و اون غریبه خداحافظی کردیم و به راهمان ادامه دادیم؛ اما در خانه با آنهایی که دوستشان داریم چطور رفتار می کنیم ؟! کمی بعد از آنروز، در یک غروب غمگین مشغول پختن شام بودم. دخترم خیلی آرام کنارم ایستاد اما همینکه برگشتم به او خوردم و تقریبا انداختمش ولی بدون کمترین توجهی با اخم به او گفتم: “اه ! ازسرراه برو کنار” قلب کوچک...
2 ارديبهشت 1391

عکس 2

شایان عزیزم الان دیگه با تکیه گاه و بدون کمک مامان و باباش میتونه بشینه. فدای اون نگاههای کنجکاو و خوشگلت بشم. دوستت داریم پسملی. 5ماه و 12روزته شایان و جوجوی مامانش ...
2 ارديبهشت 1391